بهداشت روان(4)
كاش مي دانستي پدر يعني چه ؟ (4)
من هستم ، جوان ديروز ، همان كه روزي درختان به احترامم مي ايستادند ، آسمان بر شانه هايم مي نشست و خورشيد پشت سرم حركت مي كرد .

كاش مي دانستي پدر يعني چه ؟
البته روزي خواهي دانست كه جز تأسف خوردن راه ديگري نداري !
من هستم ، جوان ديروز ، همان كه روزي درختان به احترامم مي ايستادند ، آسمان بر شانه هايم مي نشست و خورشيد پشت سرم حركت مي كرد .
اين منم ، همان كه روزي تمام ابرها فقط به خاطر من مي باريدند و زمين گسترده شده بود تا من خرامان خرامان روي آن راه بروم .
فكر مي كني هذيان مي گويم پسرم ؟ نه . من امروز توام كه ديروز رسيده بودم ، من هم مثل تو بودم با همين سينه ستبر و زبان شيرين .
من ديروز ، امروز تو بودم ، مغرور و سركش ، سربلند و نا آرام ، شوريده سر و جوان . امروزم را ببين كه جواني ام را در كوچه ها با پشت خم جستجو مي كنم .
نشنيده اي كه مي گويند :
خميده پشت از آن گشتند پيران جهان ديده كه اندر خاك مي جويند ايام جواني را
من گوهر گرانبهايي به نام جواني را در مسير بزرگ شدن تو گم كرده ام . در همين كوچه هايي كه رد پايت را به يادگار قاب گرفته اند ، در همين خيابان هايي كه تو فكر مي كني درختانش به احترام تو ايستاده اند .
اين منم . همان جوان ديروز و پير امروز . من روزي كودكي سرحال بودم كه آسمان را فقط به خاطر بادبادك هايم دنبال مي كردم . بعد جوان شدم ، بزرگ شدم و سپس پير شدم .
تمام شادي هايم در لبخند تو خلاصه مي شد و صدايت مرا تا رويا مي برد .
من پدر بودم . پدر تو كه امروزم را فداي فردايت مي كردم . يادت نمي آيد ، ولي من به ياد دارم كه لقمه ام را به تو مي دادم و از سير شدنت لبريز از شادي مي گشتم .
من آن روز پدر تو بودم در خيال خودم و خودت و امروز پدر توام در خيال خودم . روزي تمام آرزوي من دست كشيدن به موهاي تو بود .
امروز از نظر تو من فقط موقع عطسه كردن متوجه آفتاب مي شوم .
كاش مي دانستي پدر يعني چه ؟
من سينه ام درد مي كند ، چشمم كم سو شده و دندان هايم ريخته است اما قلبم به عشق تو جوان است .
من نه شايسته ترحمم و نه لايق ديده نشدن . من را همين گونه كه هستم ، بپذيريد . از خدا مي خواهم كه صداي عصايم شما را اذيت نكند و از شما مي خواهم كه مرا ببخشيد كه تق تق عصايم مثل لالايي سالهاي پيشينم شيرين نيست و ...
دكتر زهره جعفري ( روانپزشك )