حدود مجاز مواجهه شغلی
آشنایی با حدود مجاز مواجهه شغلی عوامل شیمیایی
همگام با توسعه واحدهاي صنعتي در كشور و كشف و كاربرد ده ها هزار نوع ماده شيميايي با خواص فيزيكي، شيميايي و فيزيولوژيكي مختلف و بکارگیری بسياري از دستگاه ها و ماشين آلات صنعتی، محیط های کاری به انواع آلاینده هاي شیمیایی و فيزيكي آلوده می گردند. برای دستیابی به یک توسعه پایدار باید ....
همگام با توسعه واحدهاي صنعتي در كشور و كشف و كاربرد ده ها هزار نوع ماده شيميايي با خواص فيزيكي، شيميايي و فيزيولوژيكي مختلف و بکارگیری بسياري از دستگاه ها و ماشين آلات صنعتی، محیط های کاری به انواع آلاینده هاي شیمیایی و فيزيكي آلوده می گردند. مواجهه شاغلین با عوامل خطر فوق الاشاره احتمال میزان ابتلاء به بیماریهای شغلی و نوپدید را افزایش خواهد داد. برای دستیابی به یک توسعه پایدار باید با عوارض ناخواسته ناشی از این عوامل زیانبار مبارزه نمود تا شاغلین از محیط کار سالم برخوردارگردند. در این راه اولین گام تفریق محیط های کاری سالم و ناسالم از یکدیگر بر اساس معیارهایی تحت عنوان "حد مجاز مواجهه شغلی" است تا محیط های کاری که احتمال بروز بیماری را در بین شاغلین افزایش می دهند، شناسایی گردند. بررسی ها نشان می دهد حدود مجاز مواجهه شغلی با عناوین متنوع در کشورهای مختلف در دوره های زمانی بین ۳ الي ۵ سال بازنگری می شوند. باتوجه به لازم الاجرا بودن حدود مجاز مواجهه شغلی تدوین شده در ایران بر مبنای ماده ۸۵ قانون کار در محیط های کاری کشور و استفاده از آن توسط کارشناسان، متخصصین و محققین به عنوان معیار قضاوت و تصمیم گیری درخصوص شرایط بهداشتی محيط کار، اهميت به روز رساني آن دو چندان مي گردد. ویرایش های قبلی منتشر شده این حدود مجاز در کشور مربوط به سال های ۱۳۷۴ و ۱۳۸۲ بوده است و اینک ویرایش سوم آن تدوین و ارائه گردیده است. استفاده و تفسير حدود مجاز مزبور محدود به کساني است که دانش لازم را براي آنها آموخته باشند و از محدوديت هايي که ممکن است در حالات مختلف عملي پديد آيد آگاهي داشته و بتوانند تفسير صحيحي از تطابق اين حدود مجاز با آلودگي محيط کار بدست آورند.
حد مجاز مواجهه بايستي توسط كارشناسان و متخصصان بهداشت حرفه اي مورد استفاده قرار گيرد. اين حدود با هدف ارزيابي و كنترل مخاطرات محيط هاي كاري تعيين شده است و نبايد در موارد ديگر مثل ارزيابي و كنترل آلودگي هواي مناطق شهري، روستايي يا زيست محيطي مورد استفاده قرارگيرند. همچنين از اين حدود نبايد براي برآورد پتانسيل سميت مواجهه هاي مداوم و بي وقفه يا دوره هاي كاري طولاني مدت استفاده نمود. از ديگر موارد ممنوعيت استفاده از حدود مجاز براي اثبات يا رد وجود يك عارضه يا بيماري در افراد است. حد مجاز مواجهه شغلي تعيين شده براي عوامل شيميايي بسته به نوع حد، تعاريف و كاربردهاي ويژه دارد. انتظار مي رود با تأمين شرايط مناسب و اعمال اقدامات كنترلي در محيطهاي كاري به طوري كه منجر به كاهش مواجهه شاغلين با عوامل شيميائي با غلظت كمتر از حدود مجاز مواجهه آنها گردد، اثرات سوء كوتاه مدت و بلند مدت ناشي از اين عوامل در شاغلين ايجاد نگردد. به دلايل مختلف از جمله تفاوت در حساسيت و آسيب پذيري افراد، ممكن است بخش كوچكي از شاغلين در اثر مواجهه با مقادير معادل و يا حتي كمتر از حد تعيين شده دچار عوارض جزئي، بيماري يا عارضه جدي و تشديد يا پيشرفت عوارض و بيماريهاي قبلي شوند. در اين موارد، متخصص طب كار بايستي اين گروه از افراد را شناسايي و تحت مراقبت ويژه قرار دهند. بنابراین هرچند ملاحظات کافی برای تدوین این حدود مجاز اعمال شده است اما باید در نظر داشت که حدود اعلام شده مرز قطعی بین ایمنی و خطر مواجهه شغلی با مواد شیمیایی نمی باشد و همواره باید جانب احتیاط را مراعات نمود و عقل و منطق حکم مي کند که غلظت تمام آلاينده هاي هوای محيط کار در پایين ترين سطح ممکن کنترل شود.
علاوه بر حساسيتهاي فردي عوامل ديگري نيز ميتواند در تماس با غلظتهاي برابر يا کمتر از حد تماس شغلي در بروز اثرات سوء بر سلامتي مؤثر باشد که از آن جمله ميتوان خصوصيات ارثي و مادرزادي، سن، عادات فردي، استعمال سيگار، مواد مخدر، درمانهاي دارويي و مواجهههاي قبلي با مواد شيميايي را نام برد. استعمال دخانيات مي تواند سيستم هاي بدن را در برابر مواد سمي تضعيف نموده و نيز باعث تشديد اثرات بيولوژيک مواد شيميايي موجود در محيط کار شود.
منابع اصلي که در تعيين حد مجاز مواجهه شغلي مورد استفاده و استناد قرار گرفته اند عبارتند از: اطلاعات حاصل از تجارب محيط کار كشوري، مطالعات تجربي بر روي انسان، حيوانات و يا ترکيبي از منابع مذکور، استفاده از حدود مجاز برخي از كشورها و سازمانهاي معتبر. بر اين اساس مبناي تعيين حد مجاز شغلي براي مواد شيميايي مختلف متفاوت است و بعلاوه در تعيين آن براي برخي مواد پيشگيري از بيماري يا عارضه اي خاص مورد نظر بوده و در مواردي نيز حالاتي نظير: تحريک، تخدير، آزاردهندگي و استرس-زايي مبنا و پايه تعيين حد مجاز شغلي قرارگرفته اند. در ضمن در تدوين اين حدود سعي شده است كه علاوه بر اثرات و عوارض عوامل شيميایي، شرايط و محدوديتهاي فني، اقتصادي و قابليتهاي اجرائي نيز در نظر گرفته شوند.
به دليل تفاوتهاي موجود در کيفيت و کميت اطلاعات مورد استفاده براي تعيين حد مجاز مواجهه شغلي مواد مختلف، ارقام تعيين شده داراي دقت يکساني نیستند. لذا جهت تعيين مقدار دقيق حد مجاز مواجهه بايد جديدترين و مطمئن¬ترين مستندات و اطلاعات مورد استفاده قرار گيرد. این موضوع باید همواره به اطلاع مسئولین ذیربط در مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي رسانده شود تا در بازنگری¬های بعدی حدود مجاز مواجهه شغلی مورد استناد قرار گیرد.
حدود مجاز مواجهه شغلی با عوامل شيميايي در سه گروه: ۱) متوسط وزني - زمانی ۲)حد مواجهه شغلی کوتاه مدت ۳) حد مجاز مواجهه سقفي با کاربردهای گوناگون و مکمل ارائه شده است. برای اكثر عوامل، حد متوسط وزني زمانی به تنهایی یا همراه با حد مجاز مواجهه شغلی کوتاه مدت ارائه شده است. برای برخی از مواد نظیرگازهای محرک نیز فقط حد مجاز مواجهه سقفي کاربرد دارد. اگر میزان مواجهه شاغلین از هر یک از سه حد ارائه شده فزونی یابد احتمال مخاطرات شغلی ناشی از آن ماده شیمیایی وجود خواهد داشت. بنابراین زیر بنای هر برنامه ارزيابي عومل شيميايي محيط كار، تعيين نوع حد مجاز مواجهه شغلی آن و انتخاب روش پایش متناسب با آن حد مي باشد.
در مواردي كه حدود مجاز مواجهه دو عامل شيميايي با هم برابر باشند، ضرورتاً به معني اثرات يكسان يا مشابه آنها نيست بلكه ممكن است هر يك از آنها اثرات كاملاً متفاوتي از همديگر داشته باشند. اگرچه حدود مجاز ارائه شده در اين بخش براي غلظت مواد شيميايي در هوا مي باشد اما براي برخي از آنها ممكن است مواجهه پوستي نيز امكانپذير باشد.
متوسط وزنی- زماني (OEL-TWA)
عبارت است از متوسط غلظت مجاز ماده شيميايي در ۸ ساعت کار روزانه و ۴۰ ساعت کار در هفته به طوري که مواجهه مستمر و روز به روز با اين مقدار تقريباً در کليه کارگران باعث ايجاد عارضه نامطلوبي نگردد مشروط بر آنکه فاصله زماني بين پايان ۸ ساعت کار و شروع مجدد آن کمتر از ۱۶ ساعت نباشد و در این مدت با همان مواد شیمیایی یا عوامل تشدید کننده اثرات آنها مواجهه نداشته باشند. گمان مي رود دستگاههاي دفاعي بدن بتوانند سموم حاصل از ۸ ساعت کار را دفع و يا بوسيله پديده هاي بيولوژيکي خنثي نمايند. بايستي در نظر داشت كه اگرچه در برخي از موارد محاسبه غلظت متوسط هفتگي (بدون در نظر گرفتن روزهاي كاري) ممكن است مناسب باشد، اما حدود تعيين شده با شرط ۸ ساعت كار روزانه مي باشد و بايستي متوسط غلظت روزانه با حدود تعيين شده مورد مقايسه قرار گيرد.
حد مجاز شغلي کوتاه مدت (OEL-STEL)
عبارت است از حد مجاز مواجهه ميانگين وزني - زماني ۱۵دقیقه ای با يك عامل شيميايي است که در هیچ زمانی از يك شیفت کاری نبايد غلظت آن عامل از اين حد بيشتر باشد حتي اگر ميانگين مواجهه ۸ ساعته شاغلين كمتر از حد OEL-TWA باشد. OEL-STEL غلظتي از يك عامل شيميايي است كه اعتقاد بر اين است كه كارگران مي توان براي كوتاه مدت با غلظتهاي كمتر از آن بطور مداوم مواجهه داشته باشند بدون آنكه عوارضي زير را ايجاد كند:
۱) تحريك
۲) آسيبهاي بافتي مزمن يا غير قابل برگشت
۳) اثرات سمي وابسته به نرخ دز
۴) خواب آلودگي، به حدي که باعث ايجاد حادثه شده، و يا عکس العملهاي فرد را براي دور شدن از عامل حادثه ساز مختل ساخته و يا کارايي وي را کاهش دهد.
اگر OEL-TWA بيشتر از حد مجاز باشد، لزوماً OEL-STEL قادر به حفاظت شاغلين از اثرات مذكور نخواهد بود. STEL براي آن دسته از مواد شيميايي توصيه شده است که علاوه بر اثرات سمي مزمن داراي اثرات حاد شناخته شده نيز هستند و اثرات سمي حاد ناشي از تماس کوتاه مدت با غلظتهاي بالاي آنها در انسان يا حيوان گزارش شده باشد. با اين وجود، ممكن است حد مجاز OEL-STEL يك حد كاملاً مستقل و مجزا باشد. زمان مواجهه شغلي با غلظتهای بین TWA تا STEL نبايد از ۱۵ دقيقه تجاوز نمايد، اين دوره زماني مواجهه ۱۵ دقيقهاي ميتواند حداکثر تا ۴ مرتبه در طول ۸ ساعت کار مداوم تکرار شود مشروط بر آنکه فاصله بين دو دوره ۱۵ دقيقهاي کمتر از ۶۰ دقيقه نباشد. درصورتيکه اثرات بيولوژيکي مشاهده شده ناشي از مواجهه با عوامل شيميايي با زمانهاي متفاوت تضمين كننده باشند، ميتوان مدت زمان ۱۵ دقيقه را تغيير داد.
حد مجاز شغلي سقفی (OEL-C)
عبارت است از غلظتي از ماده شيميايي که مواجهه شغلي بيش از آن حد حتي براي يک لحظه نيز مجاز نيست. اگر سنجش لحظه اي ماده شيميايي براي مقايسه با OEL-C امكانپذير نباشد، نمونه برداري بايد در يك حداقل زمان كافي انجام شود تا مواجهه معادل يا بيشتر از حد سقفي تشخيص داده شود.
براي برخي مواد مانند گازهاي محرک فقط TLV-C کاربرد دارد و براي ساير مواد ميتوان برحسب اثرات فيزيولوژيک آنها از يک يا دو حد مجاز استفاده نمود. اعتقاد بر اين است كه حدود مجاز مبتني بر تحريكات فيزيكي نبايد كم اهميت تر از حدود مجاز مبتني بر آسيب هاي فيزيكي تلقي شود. شواهد روزافزوني نشانگر آن است كه تحريك ممكن است شروع كننده، افزايش دهنده يا تسريع كننده اثرات بهداشتي زيان آور از طريق بر هم كنش با ساير عوامل شيميايي يا بيولوژيك يا از طريق مكانيسم هاي ديگر باشد. نکته مهم آن است که هرگاه غلظت ماده شيميايي در هواي محيط کار از يکي از ۳ حد مذکور تجاوز نمايد امکان ايجاد مخاطره براي افراد وجود خواهد داشت.
محدودههاي نوسان
تعداد کثيري از مواد شيميايي که OEL-TWA براي آنها معين شده است به دليل عدم وجود اطلاعات کافي سم شناسي، فاقد OEL-STEL هستند. محدوده هاي نوسان در اين موارد مورد استفاده قرار مي گيرند. در صورتي که ميانگين غلظت مواجهه هشت ساعته كارگران با اين مواد كمتر از OEL-TWA آنها باشد، نوسان کوتاه مدت غلظت مواجهه بيشتر از حد مجاز آنها بايد کاملاً کنترل شود. از آنجا که تجربيات سم شناسي و بهداشت صنعتي دلايل و شواهد مشخصي براي تعيين مقادير مجاز افزايش (OEL-TWA) ارائه نمي دهند لذا هر فرآيندکاري بايد به قدر کافي کنترل شده باشد تا نوسان غلظت در آن در حدود قابل قبول انجام شود و حداکثر نوسان پيشنهاد شده نيز بايد مرتبط با نوساناتي که غالباً در فرآيند واقعي صنعت مورد نظر اتفاق مي افتد باشد.
نوسانات غلظت مواجهه شاغلين ميتواند تا ۳ برابر OEL-TWA براي حداکثر ۳۰ دقيقه در خلال يک روز کاري باشد به شرطي كه ميانگين مواجهه كارگر بيشتر از OEL-TWA نباشد. تحت هيچ شرايطي دامنه نوسانات مواجهه كارگر حتی برای یک لحظه هم نبايد از ۵ برابر OEL-TWA تجاوز كند.
يك ماده شيميايي ممكن است داراي ويژگيهاي سم شناسي خاصي باشد كه نيازمند استفاده از OEL-C به جاي حد نوسان OEL-TWA يا OEL-STEL باشد. مقداري از غلظت مواجهه با يك ماده كه مي تواند براي كوتاه مدت از حد مجاز مواجهه TWA تجاوز كند بدون آنكه آسيبي به سلامت شاغل وارد نمايد بستگي به عواملي زيادي دارد كه عبارتند از: ماهيت آلاينده، امكان ايجاد مسموميت حاد در مواجهه با غلظت¬هاي زياد حتي در کوتاه مدت، احتمال اثرات تجمعي و تعداد دفعات و طول مدت زمان مواجهه با غلظت هاي بالا. هنگام تصميم گيري در مورد وجود يا عدم وجود وضعيت مخاطره آميز بايد کليه موارد فوق را درنظر گرفت. اگرچه غلظت ميانگين وزني زماني آلاينده هاي هوابرد (TWA)، روشي بسيار موفق و عملي براي تطبيق با حدود مجاز است اما در موارد خاصي، اين تطبيق ممكن است نامناسب باشد. حد مواجهه شغلي ـ سقف (TLV -C): عبارت است از مرز معيني که غلظت نبايد از آن حد بيشتر شود و براي گروهي از مواد استفاده ميشود که غالباً اثرات آني داشته و TLV براساس اثرات اختصاصي آنها تعيين ميشود در حاليکه حد تماس شغلي متوسط سنجش زماني (TLV -TWA) حدي است که بطور مشروط نوسان مقادير بالاتر از TLV را مجاز ميسازد زيرا در طي زماني که متوسط سنجش زماني (TWA) آن تعيين ميشود غلظت ماده ميتواند به بالاتر يا پايين تر از TLV نوسان نمايد، مشروط بر آنکه مقادير کمتر از TLV مقادير بالاتر از آن را جبران نمايد. متوسط سنجش زماني را ميتوان براي يک روز کاري و در برخي موارد نيز براي يک هفته کاري محاسبه نمود، البته رابطه بين TLV و نوسان مجاز قاعدهاي است که در برخي موارد کاربرد ندارد زيرا مجاز بودن نوسان غلظت به بالاتر از TLV به عواملي بدين شرح بستگي دارد: ماهيت آلاينده، آيا آلاينده در غلظتهاي زياد حتي در کوتاه مدت ايجاد مسموميت مينمايد يا خير؟، آيا اثرات آلاينده تجمعي است يا خير؟ و بالاخره تعداد دفعات و طول مدت زماني که غلظتهاي بالا در آن اتفاق ميافتد. لذا بايد توجه داشت که روش نمونه گيري براي تعيين انواع حدود مجاز (TWA-STEL-C) متفاوت است. بطور مثال براي تعيين حد تماس شغلي سقف (C) ميتوان از يک نمونه گيري کوتاه مدت و مختصر استفاده نمود ولي براي تعيين حد TWA به تعداد کافي نمونه در يک شيفت يا يک دوره کامل کاري نياز است.
حدود مجاز مخلوط مواد شيميايي
در استفاده از حدود مجاز مواجهه در ارزيابي مخاطرات بهداشتي ناشي از مواجهه همزمان با دو يا چند ماده شيميايي، بايد ملاحظات ويژه ای در نظر گرفته شوند.
برای دانلود حدود مجاز مواجهه مواد شیمیایی اینجا کلیک کنید.