• 1394/05/28 - 10:20
  • 62
  • زمان مطالعه : 10 دقیقه
بهداشت روان(18)

خانواده های خوشبخت این شکلی اند (18)

تقریبا همه ما یکی از نخستین نقاشی هایی که کشیده ایم، یک خانه بوده که از دودکش روی سقف مثلثی شکل آن، دود بلند می شده و ۲ پرده ساده داشته با پنجره های گل گلی پشت شیشه های آن.

خانواده های خوشبخت این شکلی اند  

تقریبا همه ما یکی از نخستین نقاشی هایی که کشیده ایم، یک خانه بوده که از دودکش روی سقف مثلثی شکل آن، دود بلند می شده و ۲ پرده ساده داشته با پنجره های گل گلی پشت شیشه های آن.

 

شاید در همان دوران کودکی هر کدام از ما قصه های زیادی پشت این پنجره ها می ساختیم و خانه هایی که می کشیدیم جایی برای خوشبختی خانواده هایی بود که یک مامان داشت و یک بابا داشت با چند خواهر و برادر. در دنیای کودکان خوشبختی، چیز ساده ای است اما هر چه بزرگ تر شدیم برای آنکه خانه ای خانه باشد و خانواده ای در آن احساس خوشبختی کنند، هزار اما و اگر آوردیم که بسیاری از آنها هیچ ربطی به خوشبختی نداشت.

 

شاید این روزها علت تعداد بالای مامان و بابا هایی که احساس می کنند با هم خوشبخت نیستند و نقاشی کودکانشان خانه هایی است بی رنگ و روح، همین تعاریف اشتباه از خوشبختی باشد. درست است که خوشبختی یک حس درونی است اما برای رسیدن به این حس باید مهارت هایی را به دست بیاوریم که ما را به این احساس برساند. وقتی به خانواده های خوشبخت و موفق نگاه می کنیم می توانیم چند عامل مشترک را در آنها ببینیم.امروز می خواهیم در مورد پیش نیازهای لازم برای یک خانواده خوشبخت حرف بزنیم که تک تک افراد خانواده باید در رعایت کردن آن کوشا باشند.

 

۱ ما همه مسئولیم

 

خانه ای را تصور کنید که اعضای آن هر کدام فقط به شرایط خود فکر کنند و گویی زندگی فردی داشته باشند و قواعد زندگی در جمع را رعایت نکنند. در این خانه اصطلاحا سنگ روی سنگ بند نمی شود مگر اینکه یکی از اعضا که عموما مادر خانواده است، بیشتر مسئولیت های دیگران را هم گردن بگیرد و به این ترتیب ظاهر خانه حفظ شود. اما یک نارضایتی عمیق در دل مادر باقی می ماند و از طرفی فرزندان هم برای زندگی آینده خود تجهیز نمی شوند. خانواده ای که اعضای آن نسبت به مسئولیت کارهای خود بی توجه هستند نمی توانند حس خوشبختی داشته باشند. مثل همیشه در قدم اول زن و شوهر باید مسئولیت پذیر باشند و در قدم دوم به جای آنکه تمام کارهای بچه ها را انجام دهند، آنها را نیز از همان کودکی مسئولیت پذیر بار بیاورند تا در خانه، هر کسی کار خود را به بهترین نحو انجام دهد. تقویت این ویژگی به کارآمدی افراد خارج از خانه هم کمک خواهد کرد.

 

۲ به سبک انگشتان یک دست

 

اعضای یک خانواده خوشبخت، مانند انگشتان یک دست در کنار هم هستند و جدایی ناپذیر. در این خانه ها هم مثل همه خانه های دنیا اختلاف نظر، بحث و حتی گاهی دعوا و دلخوری پیش می آید. اما فرق این خانواده ها با بقیه در این است که اعضای یک خانواده خوشبخت خوب می دانند که در هر شرایطی اعضای یک خانواده هستند و باید در کنار هم و پشتیبان هم باشند. نگاهی به دستان خود بیندازید. انگشتانی با اندازه ها و شکل های مختلف اما آنچنان هماهنگ و پشتیبان کنار هم جاخوش کرده اند که اگر یکی از آنها نباشد حتی برداشتن یک لیوان آب دیگر کار ساده ای نیست. در خانواده خوشبخت اگر مردی ورشکست شود، همسرش بدون دلخوری طلاهایش را خواهد فروخت، اگر پسر خانواده کنکور دارد، خواهر و برادرهایش برای حفظ سکوت خانه همه تلاش شان را می کنند و پدر و مادر هم برای آرامش فرزندشان اگر اختلافی هم وجود دارد، حل و فصل آن را به بعد از کنکور محول می کنند. اعضای خانواده پشتیبان هم هستند و هرکدام از آنها می دانند اگر روزی به کمک کسی نیاز داشته باشند می توانند روی اعضای خانواده خود حساب کنند.

 

۳ بی احترامی ممنوع

 

یکی از کلید های اصلی ورود به خانه ای رؤیایی، رعایت احترام است. اعضای چنین خانه ای به یکدیگر احترام می گذارند و هیچ وقت به بهانه صمیمیت و نزدیکی یا اختلاف نظر، حرمت یکدیگر را نمی شکنند و حتی در مواقع خشم و عصبانیت هم حواس شان به رعایت ادب و احترام است. در چنین خانواده هایی همسران به یکدیگر احترام می گذارند، یکدیگر را با القاب زیبا صدا می کنند و پشت سر هم حتی حرف های نامناسب نمی زنند. بچه ها هم می آموزند تا احترام والدین خود را حفظ کنند و حتی والدین هم نسبت به فرزندان، مخصوصا در مقابل دیگران چنین کاری انجام می دهند. رفتار محترمانه در یک چهاردیواری به نام خانه ایجاد یک رضایت عمیق و آرامش ماندگار می کند.

 

۴ تعمیر به جای تعویض

 

اعضای یک خانواده خوشبخت به جای تعویض یکدیگر در موقع خطا و اشتباه، به تعمیر روابط فکر می کنند. آنها خوب می دانند که خطا و اشتباه جزئی از زندگی است و دیکته بدون غلط، یک دیکته نوشته نشده است. در این خانواده هر کدام از اعضا می دانند اگر خطایی بکنند می توانند امیدوار باشند که بخشیده می شوند. عشق و پیوند آنها گرانبها ترین دارایی شان است. آنها آموخته اند که خرابی هایشان را به گونه ای ترمیم کنند که از روز اولش زیبا تر شود و می دانند که عشق واقعی در آن قصه هایی نیست که شنیده اند از دلدادگانی که بعد از مشکلات بسیار به هم رسیدند و آن وقت سال های سال به خوبی و خوشی با هم زندگی کردند. عشق حقیقی در طول زمان ایجاد می شود. مشکلات و نحوه کنار آمدن با آنها پیوند شان را محکم تر می کند مثل طنابی که هر بار بعد از پاره شدن، گره بخورد و دو سر آن به هم نزدیک تر شود.

 

۵ نمکدان زندگی

 

نمک برای بدن لازم است اما خیلی کم. اگر کمی بیش از حد از نمک استفاده کنید، انواع بیماری ها به سراغ تان می آید اما مقدار کم آن برای چاشنی غذا لازم است. حتما شنیده اید که می گویند دعوا نمک زندگی است. اتفاقا همسرانی که هرگز باهم دعوا نمی کنند و در خانواده هایی که هیچ اختلافی وجود ندارد، الزاما خوشبختی وجود ندارد. در بعضی از چنین خانواده هایی همسران دیگر به هم اهمیت نمی دهند و در مورد هم فکر نمی کنند. فرزندان هم به گونه ای دیگر در حاشیه قرار دارند. البته منظور از این حرف، خوشبختی در خانه هایی که همیشه از آپارتمانشان صدای داد و فریاد بلند می شود، نیست بلکه گاهی هم کمی چاشنی برای روابط لازم است و یک خانواده با وجود جنسیت ها و سن های مختلف سخت است که بدون هیچ اختلافی با هم زندگی کنند. اما مهم ترین ویژگی خانواده خوشبخت، توانایی مدیریت دعواست؛ یعنی آنها اگر هم بحث و جدلی برای شان رخ دهد، تحقیر نمی کنند، حرمت نمی شکنند و پل های پشت سرشان را خراب نمی کنند. نمک را به میزان لازم و در مواقع ضروری استفاده می کنند نه بیشتر.

 

۶ محبت هایی که احتکار نمی شوند

 

اعضای یک خانواده خوشبخت خوب می دانند که چگونه محبت خود را نشان بدهند. آنها به جای احتکار حرف های زیبا و محبت آمیز، در نشان دادن عشق شان به یکدیگر ابتکار دارند و نمی گذارند دوست ات دارم های شان برای روز مبادا باقی بماند. در چنین خانواده هایی گرفتن هدیه فقط به مناسبت تولد و عید و... نیست بلکه برای هدیه دادن به یکدیگر دنبال بهانه نیستند. تماس گرفتن و نگران یکدیگر شدن، مرسوم است و حتی گفتن اینکه چقدر همدیگر را دوست دارند مثل وعده های غذایی لازم الاجراست. علاوه بر اینکه اظهار محبت، بر محبت می افزاید و باعث می شود تا فضای خانه گرم تر شود و فرزندان هم از کودکی می آموزند با کلام و عمل شان چگونه می توانند محبت شان را نشان دهند؛ پس در آینده همسران بهتری خواهند بود.

 

یک ذره بین قوی در خانه

 

در خانه هایی که اعضای آن خوشبخت هستند، یک ذره بین قوی وجود دارد. البته این ذره بین کمی متفاوت است. منظور از داشتن ذره بین، پیدا کردن راه هایی برای شناخت یکدیگر است؛ یعنی اعضای خانواده به خصوصیات هم آشنا هستند. در قدم اول زن و شوهر، خوب یکدیگر را می شناسند و این شناخت با سؤالات روز خواستگاری که «من کتاب شعر می خوانم شما چطور؟» به دست نمی آید؛ شناختی که حاصل یک زندگی آگاهانه باتوجه کافی به همسر و دقت به عمل و عکس العمل های آن در شرایط مختلف زندگی ایجاد می شود. شناختی موجب خوشبختی می شود که در موقعیت های ناب زندگی بدون شعار و نقش بازی کردن، ایجاد و به ذهن طرفین سپرده شود. قدم بعدی شناخت درباره فرزندان با توجه به تفاوت های فردی و همچنین ویژگی های جنسیتی و سنی آنهاست. والدینی که می دانند با یک دختر ۷ ساله و یک پسر ۱۵ساله چگونه رفتار کنند بسیار خوشبخت تر از والدینی هستند که می خواهند از راه آزمون و خطا و بدون مطالعه و مشاوره و مشاهده دقیق فرزندشان، به نتیجه برسند. پس برای آنکه کنار هم خوشبخت باشیم باید یکدیگر را خوب بشناسیم و ویژگی ها، نیازها، آرزوها و حتی نقص های یکدیگر را بشناسیم و بپذیریم.

 

یک من، یک تو و یک ما

 

زندگی مشترک به معنی به شراکت گذاشتن همه چیز با همسرمان است، اما در این بین نمی توان انکار کرد که هر انسانی مستقل از دیگران است، همانطور که کودک از والدینش یا حتی خواهر و یا برادر دو قلویش مستقل است. این استقلال به معنی آن است که هر یک از ما به تنهایی برای خود قلمرویی داریم که مخصوص خود ماست. قرار نیست بعد از ازدواج، زن و شوهر آنقدر در یکدیگر حل شوند که دیگر چیزی از «من» قبل از ازدواج شان باقی نماند. آنها هر کدام یک «من»مستقل دارند که البته بعد از ازدواج با «من» قبل از ازدواج فرق می کند. آنها علاوه بر صمیمیت و نزدیکی بسیاری که باهم دارند، ۲ فرد مجزا هستند و به حریم شخصی یکدیگر احترام می گذارند. وقتی فرزندان هم به جمع آنها اضافه می شوند باز هم در عین کنار هم بودن و کنار هم ماندن چند نفره، هر کدام یک «من» مستقل دارند و به حریم خصوصی یکدیگر احترام می گذارند. خانواده های خوشبخت، کنار هم بودن را بهانه ای برای ورود به حریم هم نمی کنند اما این به معنی مخفی کاری و پنهان کاری نیست. مدیریت اینگونه رفتار سخت است اما خوشبخت ها می توانند بین صمیمیت و دخالت، مرز قائل شوند.

 

حرف هایی برای گفتن

 

بعد از ازدواج بعضی از ما فکر می کنیم، همسرمان باید ذهن خوانی بلد باشد و خیلی از حرف ها، علایق، دوست داشتن ها و نیازهای ما را از چشمانمان بخواند! تعجب نکنید، این جمله برای طنز و شوخی نبود بلکه واقعیتی است که اگر با دقت به زندگی خودتان نگاه کنید، آن را می بینید. برخی همسران فکر می کنند همین که کنار هم هستند، برای عمیق شدن رابطه شان کافی است اما ما انسان ها نیاز داریم از دنیای کلمات کمک بگیریم تا ارتباط مان عمیق تر شود.در خانواده های خوشبخت هر قدر هم که زن و شوهر سرشان شلوغ باشد و هر قدر هم که فرزندان جذب دنیای مجازی شده باشند باز هم زمانی برای گفت وگو باهم وجود دارد. خانواده های خوشبخت حرف هایشان را بدون سانسور، اکران می کنند و همین حرف زدن های ساده نمی گذارد از کنار هم دور شوند.

                                                                        دکتر زهره جعفری(روانپزشک)

 

  • گروه خبری : پیام سلامت
  • کد خبر : 20554
کلمات کلیدی